۰۴۱۳۵۵۱۰۱۷۰
۰۹۳۸۷۹۲۳۳۲۶
  • صفحه اصلی
  • معرفی اساتید
    • موسیقی آذربایجانی
      • تار
      • ناغارا و قاوال
      • قارمان و ارگ
      • قوپوز و باغلاما
      • کمانچه
    • موسیقی ایرانی و کلاسیک
      • ویولن
      • سنتور
      • تار و سه تار
      • ویولن کلاسیک
      • گیتار و گیتار الکترونیک
      • پیانو و ارگ
    • موغام
    • موسیقی کودک (ارف)
  • گالری
  • سازشناسی
  • تماس با ما
SalimiBrand

ساز شناسی

دسته
تاریخچه
شکل و ساختار
دسته

تار آذربایجان (قفقاز تاری) از دسته سازهای زهی زخمه ای است یعنی صدا با ضربه انگشت یا مضراب بر عامل مرتعش‌شونده تولید می‌شود.

تاریخچه

تار در لغت ایرانی به معنی زه یا سیم می باشد. بنابر روایتی تار از زمان فارابی (حدود سال ۲۶۰ هجری – سال ۳۳۹ هجری) موسیقیدان معروف ایرانی وجود داشته و بعد از وی توسط صفی الدین ارموی و دیگران به سمت کمال پیش رفته است. نواختن این ساز در دورهٔ زندیه در شیراز متداول و مرسوم بوده است.

شکل و ساختار

کاسهٔ تار بیشتر از کنده کهنه چوب توت ساخته می‌شود که هرچه این چوب کهنه‌تر باشد به دلیل خشک بودن تارهای آن چوب تار دارای صدای بهتری خواهد بود. پرده‌ها از جنس روده گوسفند و دسته و پنجه معمولاً از چوب گردو تهیه می‌شوند. شکل کاسهٔ تار مانند دو دل به هم چسبیده است. صدای تار به دلیل وجود پوستی که روی آن است از شفافیت خاصی برخوردار است این پوست معمولاً پوست جنین گاو می‌باشد ولی از پوست ماهی نیز می‌توان استفاده کرد. قسمت کاسه (شکم) به دو قسمت بزرگ و کوچک تقسیم می‌شود که قسمت کوچک را نقاره می‌گویند. روی کاسه و نقارهٔ تار پوست کشیده می‌شود. دستهٔ تار بلند و حدود ۴۵ تا ۵۰ سانتی‌متر است و بر کناره‌های سطح جلویی آن دو روکش استخوانی چسبانده شده است که این استخوان معمولاً از استخوان شتر تهیه می‌شود. تعداد سیم‌های تار شش است که از انتهای تحتانی کاسه شروع شده، از روی خرک عبور می‌کند و در تمام طول دسته کشیده شده، تا بالاخره به جعبه گوشی‌ها داخل و در آنجا به دور گوشی‌ها کشیده می‌شوند. سیم‌های شش‌گانه عبارتند از دو سیم سفید (پائین) که همصدا کوک می‌شوند، دو سیم زرد (همصدا)، یک سیم سفید نازک (بنام زیر) و بالاخره یک سیم زرد (بم)، که دوتای آخری غالباً به فاصله اکتاو کوک می‌شوند.

TarAzari
دسته
تاریخچه
شکل و ساختار
دسته

ناغارا از دسته سازهای کوبه ای یا ضربی است یعنی صدا مستقیما با ضربه انگشتان یا قسمت های مختلف دست به سطح آلت موسیقی تولید می‌شود.

تاریخچه

ناقارا از سازهای قدیمی و کوبه‌ای مردمان آذربایجانی در جمهوری آذربایجان و ایرانیان آذری به خصوص در استان آذربایجان شرقی است که امروزه در سراسر کشورهای حوزه قفقاز و ترکیه نیز کاربرد دارد. ناقارا استوانه‌ای چوبی و گاه پلاستیکی است که بر دو سر دهانه را از پوست پوشش می‌دهند. در اصل نوعی دهل بوده که در گذشته با چوب و ترکه نواخته می شده‌است. این ساز بیشتر در ارکسترها و مراسم عروسی نواخته می‌شود.

شکل و ساختار

ناقارا ساز کوبه ای دوار و دو طرفه است که نوازنده آن را در بغل گرفته و تنها با یک طرف آن به نوازندگی با دست می پردازد. برخی از تکنیک های نوازندگی ناقارا شبیه به تکنیک های نوازندگی تنبک هستند. این ساز در سنت موسیقی آذربایجان مورد استفاده قرار می گیرد. بدنۀ ساز استوانه‌ای است ساخته شده از چوب توت، که روی آن پوست بز کشیده‌اند. ناقارا بیشتر در ارکسترها نواخته می‌شود.

Naghara
دسته
تاریخچه
شکل و ساختار
دسته

قاوال از دسته سازهای کوبه ای یا ضربی در موسیقی آذربایجانی است یعنی صدا مستقیما با ضربه انگشتان یا قسمت های مختلف دست به سطح آلت موسیقی تولید می‌شود.

تاریخچه

“قاوال” كه همان دايره ي آذربايجاني است، در موسيقي آذربايجان كاربرد وسيعي دارد. زيرا هم در موسيقي كلاسيك آذربايجان، كه معادل موسيقي دستگاهي ايران است و در آذري به موقام موسيقي-سي مشهور، نواخته مي شود و هم در موسيقي عاشقي (در آذري به عاشقلار موسيقي-سي مشهور است) و هم در موسيقي هاي شاد ويژه ي عروسي ها (تويلار). در موسيقي كلاسيك آذربايجان، قاوال توسط خواننده نواخته مي شود و در گروه هاي سنتي آذربايجان يك خواننده توسط “تار” و “كامان” (كمانچه ي آذري) همراهي مي شود.

شکل و ساختار

کلاف اصلی قاوال، بدنه ای استوانه شکل و کوتاه از جنس چوب است که در یک طرف آن استوانه، پوست حیوانات یا پلاستیک کشیده شده است (بهترین نوع قاوال، با پوست ماهی و در فصل بهار ساخته می شود). ابتدا و انتهای قاب اصلی با برش زاویه دار به هم چسبیده می شوند و ضخامت یک سمت از کلاف با تراشیدن چوب کمتر شده و پوست با سریش روی این لبه می چسبد و با گل میخ محکم می شود.

Ghaval
دسته
تاریخچه
شکل و ساختار
دسته

قارمان را می توان از دسته سازهای شستی دار و بادی معرفی کرد که همراه با فشردن یا کشیدن قسمت پرده دار آن صدا تولید می شود.

تاریخچه

قارمان هم‌خانواده با آکوردئون است که از سازهای مهم روسیه و قفقاز می‌باشد. استفاده از آلت موسیقی قارمان در بین مردم روس، مردم آذری، مردم چچن، تاتارها و چرکس‌ها رایج است. قارمان نقش مهمی در موسیقی آذربایجانی دارد، در مراسم، جشنواره و عروسی‌های ایرانیان آذری مخصوصا در نواحی روستایی و عشایری کاربرد دارد.

شکل و ساختار

قارمان به صورت یک جعبه می باشد که در میانه آن به صورت پرده ای می باشد و در اطراف دارای شستی هایی است که نوازنده از دو سمت آن را می گیرد و به کمک فشردن و کشیدن و نیز همزمان با یک دست شستی های تعبیه شده در یک انتهای ساز را فشار می دهد.

Gharman
دسته
تاریخچه
شکل و ساختار
دسته

ارگ از سازهای بادی است که نت‌های آن بر روی صفحه‌ کلید اجرا می‌شود.

تاریخچه

ارگ از قدیمی‌ترین سازها در فرهنگ اروپائی است و در اجرای موسیقی مذهبی و کلیسائی از دیرباز بکار می‌رفته‌ است. از دوران حکومت اسکندر سوروس بود که گوشه‌های از کهن‌ترین ارگ به جای مانده، در آکونیکوم نزدیک بوداپست یافته شد؛ ارگی خانگی و بسیار کوچک با چهار ردیف سیزده تایی از نی‌های فلوتی که سه ردیفشان بسته و یکی باز بوده و در نتیجه سیزده قطعه مکانیکی به همراه کلید دارد، که هر ردیف برای نواختن هارمونیومی جداگانه‌است. بزرگ‌ترین نی آن بیش از ۳۳ سانتی‌متر طول ندارد.

شکل و ساختار

ارگ امروزی دو نوع اصلی دارد: ارگ بادی و ارگ برقی (الکترونیک). ارگ بادی از یک ردیف لوله با اندازه‌های مختلف تشکیل شده‌است که صدا از نوسان هوا در این لوله‌های صوتی تولید می‌شود. در ارگ برقی مدارهای الکترونیک نوسان می‌سازند و بلندگویی صدا را بگوش می‌رساند.

org
دسته
تاریخچه
شکل و ساختار
دسته

قوپوز از سازهای زهی زخمه ای است که صدا را توسط زخمه روی تارها ایجاد می کند.

تاریخچه

این ساز از قدیمی ترین سازهای ایران است که حدود 4600 سال قبل از میلاد ساخته شده است که شاید بتوان گفت سازی قدیمی تر از این در طول تاریخ وجود ندارد هر چند عده ای فولاد را نیز مطرح می کنند ولی این ساز با توجه به آثار کشف شده از قدیمی ترین ساز های ایران است. قوپوز (ساز) مادر همه سازهای آذربایجانی است. به همین دلیل در آذربایجان اسم عام “ساز” به طور خاص فقط به قوپوز اطلاق می‌شود. بعضی‌ها قدمت ساز را با تاریخ پیدایش و رشد تمدن در آذربایجان یکی می‌دانند.

شکل و ساختار

ساختمان ساز قوپوز از یک کاسه طنینی گلابی شکل و دسته ای مانند دسته تنبور تشکیل می شود. کاسه اش از سه تار بزرگ تر است. به طور معمول قوپوز دارای یازده الی سیزده پرده است؛ اما نوازندگان حرفه ای این ساز گاه چندین پرده روی صفحه چگور تعبیه می کنند (با نواری باریک از جنس حصیر یا نخ پلاستیکی). معمولاً غیر از پرده اول چگور که ربع پرده یا اصطلاحاً کرن است، بقیه پرده ها یا اصلی است یا نیم پرده. پرده هایی که در نواختن اغلب مقامها و نغمه های ترکی به کار می رود، عبارت است از اول، سوم، پنجم، هفتم، هشتم و دهم.
قوپوز نوازان در اجرای برخی از مقامها با انگشت شست بر سیمهای واخوان (شش سیم بالا) پرده گیری می کنند (عاشیقهای آذربایجان و به خصوص اوزانهای ترکیه در استفاده از سیمهای چهارم به بعد مهارت بیشتری دارند).
از تکنیکهای نواختن قوپوز می توان به نواختن سرانگشت سوم یا چهارم دست راست بر صفحه چگور اشاره کرد که در بین نوازندگان سازهای خانواده باغلاما در کشور ترکیه نیز مرسوم است. در پرده گیری نیز در حالت نزولی دست چپ بر دسته ساز، نوازنده معمولاً با انگشت سوم بر پرده la کرن پس از پرده la وsol بمل پس از پرده sol اشاره می کند. این فن در نواختن کمانچه محلی نیز کاربرد دارد.

دسته
تاریخچه
شکل و ساختار
دسته

باغلاما از سازهای زهی زخمه ای است که صدا را توسط زخمه روی تارها ایجاد می کند.

تاریخچه

باغلاما نام سازی در منطقهٔ آناتولی است و در میان مردم ترک‌ زبان و کرد‌ زبان ترکیه و شمال عراق رایج است. در نیم‌قرن گذشته باغلاما و سازهای هم‌خانوادهٔ آن بیشتر توسط مهاجران کرد عراقی در آذربایجان غربی و کردستان ایران رواج یافته است. گمان می‌رود باغلاما و ساز‌های هم‌خانوادهٔ آن محصول تغییراتی هستند که روی قوپوز صورت گرفته است. به هر ترتیب باغلاما و ساز‌های هم‌خانوادهٔ آن نقش مهمی در انتقال فرهنگ و موسیقی ترکی به عصر حاضر ایفا کرده اند.
گاهی به آن ساز نیز می‌گویند.که از واژه فارسی ساز به معنی دستگاه و ابزار آمده است.اگرچه ساز به یک مجموعه از سازهای زخمه‌ای اشاره دارد.این ساز در موسیقی کلاسیک عثمانی ، موسیقی محلی ترکی، موسیقی آذری، موسیقی کردی، موسیقی آشوری، موسیقی ارمنی، و در بخش هایی از سوریه، عراق و کشورهای بالکان استفاده می‌شود.ابزاری شبیه باغلاما امروز در حفاری های باستان شناسی از سومر و هیتی در آناتولی و در آثار یونان باستان یافت شده است.

شکل و ساختار

سازیست زهی که با مضراب پلاستیکی یا سرانگشتان دست (شلپه – شرپه) نواخته می‌شود.
این ساز هفت سیم دارد که به سه گروه سه‌سیم، دوسیم و دوسیم تقسیم می‌شود. نوع دیگر این ساز با دسته بلندتر در ایران با نام دیوان شناخته می‌شود
باغلاما کاسهٔ طنینی یکپارچه به شکل تقریباً نیمه‌گلابی و دسته‌ای نسبتاً طویل دارد که دستان‌ها(پرده‌ها) روی آن بسته می‌شوند. روی دهانهٔ کاسه صفحه چوبی قرار دارد و سایر اجزای ساز‌های این خانواده عبارت‌اند از: وتر ها، سیم‌گیر، خرک، شیطانک، گوشی‌ها و مضراب.

Baghlama
دسته
تاریخچه
شکل و ساختار
دسته

کمانچه از نوع سازهای زهی کمانه ای یا به عبارتی دیگر زهی کششی است.

تاریخچه

کَمانچه یکی از سازهای ایرانی و موسیقی خاور زمین است. این ساز علاوه بر شکم، دسته و سر، در انتهای پایینی ساز، پایه‌ای دارد که روی زمین یا زانوی نوازنده قرار می‌گیرد. نخستین نشانه‌های تاریخی دربارهٔ کمانچه در کتاب موسیقی الکبیر اثر ابونصر فارابی در سده چهارم هجری دیده شده‌است. او در این کتاب از کمانچه با نام عربی آن، رباب یاد می‌کند. کمانچه در دوران صفویه و قاجاریه جزو سازهای اصلی موسیقی ایران بوده‌است. نخستین صدای ضبط‌شده کمانچه به اوایل قرن بیستم میلادی بر می‌گردد.

شکل و ساختار

کاسه ساز کروی و توخالی و معمولاً از جنس چوب توت است که به صورت ترکه ای (تکه های باریک چوب که در کنار هم چسبانده می شود) ساخته می شود و مقطع نسبتاً کوچکی از آن در جلو به دهانه‌ای اختصاص یافته و روی دهانه پوست کشیده شده و بر روی پوست، خرکی تقریباً شبیه به خرک تار و نه کاملاً عمود بر سیم‌ها قرار گرفته‌است. دستهٔ ساز، لوله‌ای تو پر است و به طور نامحسوس به شکل مخروط وارونه خراطی شده‌است. انتهای بالایی این لوله؛ توخالی و در طرف جلو شکاف دارد که نقش جعبهٔ گوشی‌ها را می‌یابد. دسته فاقد پرده می‌باشد. سر ساز متشکل است از جعبهٔ گوشی‌ها که در دو طرف آن هر یک دو گوشی کار گذاشته شده و یک قبه که در بالای جعبه قرار گرفته‌است. طول ساز تا سر قبه حدود ۸۰ سانتی‌متر است.

Kamancha
دسته
تاریخچه
شکل و ساختار
دسته

ویولن از نوع سازهای زهی کمانه ای است. این ساز کوچک‌ترین عضو سازهای زهی- آرشه‌ای است. برای نواختن معمولاً روی شانه چپ قرار می‌گیرد و با آرشه که در دست راست نوازنده است نواخته می‌شود.

تاریخچه

تاریخچه ویولن در اروپا به قرن ۹ میلادی باز می‌گردد. بسیاری معتقدند که ویولن نمونه تکمیل شده ساز رباب است. رباب سازی است که بعدها وقتی به اروپا آورده شد و تغییراتی در آن به‌وجود آمد به نام ربک در اروپا شهرت گرفت. برخی بر این باورند که ساز ویلن متعلق به یک امپراطوری هند در حدود ۵۰۰۰ سال قبل از میلاد بوده است و برخی دیگر ریشه آن را در آفریقا و حتی کشورهای عربی می‌دانند. فرم‌های اولیه دارای سوراخی بودند که بر روی ساز قرار داشت اما بعدها این سوراخ از بدنه سازها حذف شدند و این ساز با چهار سیم سرآغاز ساز ویلن تکامل یافته در سال‌های آینده شد. در اروپا از قرن ۱۱ به بعد ساز ویلن به صورت تکامل یافته دیده می‌شود.

شکل و ساختار

این ساز از ۵۸ قطعه مختلف ساخته می‌شود. وزن آن در حدود ۴۰۰ گرم می‌باشد. برخی از بخش های آن عبارتند از:
آرشه : یا کمان ترکه‌ای چوبی است که رشته‌های موی دم اسب در طول آن کشیده شده و به دو سر آن ثابت شده‌است.
جعبه طنینی (جعبه رِزونانس): بدنه اصلی سازمی باشد که معمولا از جنس آبنوس و افرا و… ساخته می شود.
دسته یا گردن: در واقع دنباله چوب آبنوس تکیه سیم هاست که محل انگشت گذاری نوازنده در قسمت بالای آن قرار دارد. نوازنده ویولن قادر است در تمام طول چوب آبنوس انگشت گذاری کند.
خرک: پلی‌ست بین سیم‌ها و جعبه طنینی. نقش خرک تقسیم راه سیم‌ها، نگه داشتن سیم‌ها با ارتفاع خاص برای عبور بر روی جعبه طنینی و انتقال ارتعاشات سیم‌ها به جعبه طنینی.
گریف: از آبنوس ساخته شده و در طول دسته ویلن چسبیده‌است و تا میانهٔ جعبهٔ ساز ادامه دارد. گریف بخشی است که نوازنده با انگشت خود سیم را به آن می‌چسباند و به این ترتیب طول سیم را کوتاه می‌کند و نت‌های مختلف را می‌نوازد.
و …

Violin
دسته
تاریخچه
شکل و ساختار
دسته

سنتور از نوع سازهای زهی ضربه ای یا همان زهی کوبه ای است.

تاریخچه

سنتور بر پایهٔ بررسی‌ها و پژوهش‌ها یکی از کهن‌ترین سازهای گستره ایران به شمار می‌رود؛ کهن‌ترین نشانه‌ای که از این ساز برجامانده، از سنگ‌تراشی‌های آشور و بابلیان (۵۵۹پیش از میلاد) است. در این سنگ‌تراشی‌ها، صف تشریفاتی که به بزرگداشت آشور بانیپال بر پا شده، سازی که همانندی زیادی به سنتور دست‌ورزی دارد، در میان آن صف دیده می‌شود. سنتور، سازی کاملاً ایرانی است که برخی ساخت آن را به ابونصر فارابی نسبت می‌دهند که مانند بربط، ساز دیگر ایرانی بعدها به خارج برده‌ شد. سنتور در سال‌های پایانی عصر قاجار، سازی تقریباً فراموش شده و رو به نابودی بود. سازهای اصلی، تار، تنبک و کمانچه بودند و دوره قاجار، در واقع «عصر تار» بود. شمار کمی سنتور می‌نواختند و شمار کمتری نیز سنتور می‌ساختند و می‌آموختند.

شکل و ساختار

سنتور، سازی جعبه‌ای به شکل ذوذنقه است که روی سطح آن 2 ردیف خرک تعبیه شده و از روی هر خرک ۴ رشته سیم هم کوک عبور داده شده است. سنتورهای معمولی ۹ خرک دارند و وسعت صدایشان اندکی بیشتر از ۳ اکتاو است و نوازنده در اجرای دستگاه‌های مختلف موسیقی سنتی کوک ساز را تغییر می‌دهد و یا محل خرک‌ها را پس و پیش می‌کند. ساز سنتور پیشتر با ۱۲ وتر سیم بم و ۱۲ وتر سیم زیر ساخته می‌شد و سنتور ۱۲ خرکی نامیده می‌شد، امروزه سنتور ۱۰ خرک و سنتور ۱۱ خرکی و سنتور لا کوک نیز ساخته می‌شود. سنتور ۱۱ خرک سنتور چپ کوک نامیده می‌شود در واقع هر خرکی که به سنتور اضافه می‌شود صدای ساز یک پرده بم تر می‌شود.

سنتور ۹ خرک رایج‌ترین نوع سنتور است که سنتور سل کوک نامیده می شود و نت‌های ردیف براساس آن نوشته شده است.
سنتور از سازهای زهی مضرابی است که در ساخت آن چوب و فلز به کار می‌رود. این ساز را نشسته و در حالی که ضلع بزرگ آن به صورت افقی در جلوی نوازنده قرار دارد با دو مضراب چوبی می‌نوازند. سنتور نیز مانند دیگر سازهای ملی و محلی در اندازه‌های مختلفی ساخته می‌شود.

Santour
دسته
تاریخچه
شکل و ساختار
دسته

سه تار از نوع سازهای زهی زخمه ای است.

تاریخچه

سه‌تار از خانوادهٔ تنبور است اما امروزه از نگاه روش نواختن و شکل دسته و تکنیک‌ها بسیار به تار نزدیک است. سه‌تار در گذشته سه سیم (تار) داشته و اکنون چهار سیم دارد که سیم سوم و چهارم آن نزدیک به هم قرار دارند و هم‌زمان نواخته می‌شوند و مجموعهٔ آن دو را معمولاً سیم «بم» می‌نامند. با گذشت زمان کسانی چون ابونصر فارابی، ابوعلی سینا، صفی الدین ارموی و از متأخران ابوالحسن خان صبا لزوم افزایش یک سیم دیگر به این ساز را درک کرده و سه‌تارهای امروزی دارای چهار سیم هستند. این سیم از نظر تاریخی چهارمین سیمی‌است که روی ساز قرار گرفته، ولی در ترتیب قرارگیری سیم‌ها از پایین به بالا سیم سوم است. سیم سوم سه تار به سیم مشتاق معروف است و به روایتی از ابوالحسن صبا این سیم را نخستین بار درویشی به نام مشتاق علی شاه به این ساز افزوده است.
ساز سه‌تار به علت ویژگی صوتی خاص خود و صدای ظریفش، همواره مورد توجه صوفیان بوده است.

شکل و ساختار

ساز سه‌تار دارای دو قسمت کاسه و دسته است. خرک روی صفحه و سیم‌گیر در انتهای کاسه قرار دارد به‌گونه‌ای که اگر ساز ایستاده روی زمین باشد سیم‌گیر با زمین در تماس خواهد بود. در انتهای دسته پنجه قرار دارد که محل قرارگرفتن گوشی‌ها یا ابزارهای تنظیم کوک است. سه‌تار در مقایسه با تار فاقد جعبهٔ گوشی است و گوشی‌ها روی سرپنجه سوار شده‌اند و داخل آن نیستند. کاسهٔ سه‌تار از نظر ساختاری مانند کاسهٔ عود یا تنبور بوده ولی کوچک‌تر از آنها و گلابی‌شکل است. درازای کاسه سه‌تار از ۲۶ تا۳۰ سانتی‌متر، پهنای آن به تناسب بین ۱۲ تا ۱۶ سانتی‌متر و ژرفایش نزدیک ۱۳ سانتی‌متر است و معمولاً از چوب توت یا گردو ساخته می‌شود. ساختار کاسه، هم می‌تواند یک تراش یک تکه از چوب باشد و هم از ترک‌های جداگانه و به هم چسبیده ساخته شده باشد.

3tar
دسته
تاریخچه
شکل و ساختار
دسته

گیتار از نوع سازهای زهی زخمه ای است که با پیک یا انگشت نواخته می‌شود.

تاریخچه

عده‌ای بر این عقیده‌اند که گیتار از مصر سرچشمه گرفته است و عده‌ای نیز بر این نظرند که آن از سیتارای یونانی-آشوری که به وسیله رومی‌ها به اسپانیا آورده شده گرفته شده است. گیتار نتیجه تحول لوت در اروپا است. لوت نیز خود تحول یافته عود (به عربی العود = چوب) و بربط است. گفته می‌شود زریاب نامی عود را به اندلس آورد و از آن پس این ساز در اسپانیا و دیگر مناطق آسیا رایج شد. در زمان حکومت اسلام در اسپانیا، این ساز توسط زریاب دارابگردی و چند تن از شاگردانش به اندلس برده شد. در آن زمان به گیتار، کیتارا یا قیتارا می‌گفتند و نام کنونی آن برگرفته از همین نام است. در واقع وجود پسوند تار در نام گیتار می‌تواند موید این باشد که گیتار سازی ایرانی است.

شکل و ساختار

گونه‌های مختلف گیتار ممکن است شامل اجزای متفاوتی باشند، یا شکل اجزاء یا جنس آن‌ها با هم فرق داشته باشند. اما نهایتاً اجزای موجود در همهٔ انواع گیتارها به شرح زیر است :
سردسته ، خرک ، هد (برای کوک کردن ساز) ، فرت (Fret) ، Truss Rod (پیچی که برای تنظیم انحنای دسته به کار می‌رود) ، Inlays (تزییناتی که نقش راهنما را دارند و معمولاً پشت فرت‌های ۳ ۵ ۷ ۹ ۱۲ ۱۵ ۱۷ ۱۹ ۲۱ ۲۴ قرار می‌گیرند) ، دسته ، پاشنه (اتصال بدنه با دسته) ، بدنه پیکاپ‌ها (pickups) ، قسمت‌های مربوط به مدار الکتریکی (تنظیمات ولوم و تن صدا) ، خرک پایینی (Bridge) ، صفحه پیک گارد (گاهی برای مخفی کردن مدارها و گاهی صرفاً برای جلوگیری از خش‌دار شدن رنگ بدنه در اثر برخورد پیک به مرور زمان) ، صفحهٔ پشتی ، صفحهٔ جلویی ، قسمت‌های جانبی ، دریچه خروج صدا (معمولاً دارای تزییناتی به نام rosset) ، سیم‌ها ، saddle (تنظیم‌کننده ارتفاع هر سیم) ، فرت بورد (چوبی که فرت‌ها روی آن کوبیده شده‌اند)

Guitar
دسته
تاریخچه
شکل و ساختار
دسته

پیانو یکی از سازهای صفحه‌ کلید دار و مشهورترین آن‌ها است.

تاریخچه

پیانو به شکل مدرن را بارتولومئو کریستافوری در سال ۱۷۰۹ میلادی در شهر پادووای ایتالیا اختراع کرد. قبل از اختراع پیانو از سازی قدیمی‌تر به نام هارپسیکورد (Harpsichord) استفاده می‌شد. تفاوت عمده و مهمی که پیانو با سازهای مشابه قبل از خودش داشت آن بود که در سازهای مشابه قبلی، شدت صدای حاصل از فشرده شدن یک کلاویه، مستقل از شدت ضربهٔ واردشده بر کلید، مقداری ثابت بود، اما در پیانو نوازنده قادر بود با ملایم ضربه زدن به کلیدها صدایی نرم‌تر ایجاد کند، یا با ضربات محکم‌تر صدایی درشت‌تر با پیانو تولید کند. همین ویژگی باعث شد که به سرعت پیانو مورد توجه آهنگسازان قرن هجدهم میلادی قرار بگیرد.

شکل و ساختار

صدای پیانو در اثر برخورد چکش‌هایی با سیم‌های فلزی آن در داخل جعبه چوبی تولید می‌شود. این چکش‌ها در اثر فشرده شدن کلیدها (کلاویه‌ها) به حرکت در می‌آیند. سیم‌های پیانو به صفحه‌ای موسوم به «صفحهٔ صدا» متصل شده‌اند که نقش تقویت‌کنندهٔ صدای آن‌ها را دارد.پیانو به عنوان مادر سازها و کامل‌ترین ساز نیز شناخته می‌شود؛ علت نسبت دادن این لقب‌ها به این ساز آن است که پیانو قادر است محدودهٔ بسیار گسترده‌ای از اصوات را تولید کند در حالی که سایر سازهای اصیل موسیقی تنها بخشی از این محدودهٔ صدا را تولید می‌کنند. پیانو در شکل فعلی‌اش به طور معمول هفت اکتاو دارد و قادر به تولید فرکانس‌هایی از حدود ۲۰ تا ۵۰۰۰ هرتز می‌باشد، در حالی که در مقام مقایسه ساز ویولن تنها قادر به تولید کمتر از چهار اکتاو و بهترین خواننده‌ها تنها قادر به خواندن کمتر از سه اکتاو صدا هستند.

Piano
دسته
تاریخچه
شکل و ساختار
دسته

بالابان به معنای نوعی ساز بادی نبین به صورت های بلبن، بالبن و بالابن در فرهنگ های لغات ترکی – روسی آمده است.

تاریخچه

این ابزار موسیقی در بین مردمان آذربایجان، مخصوصاً در استان آذربایجان شرقی رایج است. در «لغت آذربایجانی – روسی» بالابان به معنای ساز بادی نه چندان بزرگ و شبیه زرنا (= سرنا)، در دایرة المعارف موسیقی ترکی، بلبن یا نای یلبن با اشاره به مطلب جامع الالحان، نوشته عبدالقادر مراغی و «سازهای ترکی» نوشته فارمر، سازی بادی شبیه زرنا، و در «فرهنگ موسیقی ترکی» بلبن ساز بادی شبیه ساز نبین می متداول در ارزروم، تعریف شده است. در فرهنگ ها و دایرة المعارف های روسی واژه بالابان به معنای سازی بادی زبانه دار معمول میان اقوام قفقاز شمالی و ایرانیان آمده است. بالابان به عنوان سازی بادی و بومی در حوزه های جغرافیایی – فرهنگی آذربایجان، به ویژه تبریز، ارومیه و اردبیل و زنجان و کردستان ایران و برخی جاهای دیگر به کار می رود و گروهی از نوازندگان این مناطق بالابان نوازند. در زبان کردی این ساز را «باله وان» و در شوشتری نی را «بلبون» (= بلبان) می گویند.

شکل و ساختار

بالابان یا بالامان، ساز بادی استوانه ای دو نی به طول حدود 35 سانتی متر با هفت سوراخ انگشت می باشد.

دسته
تاریخچه
شکل و ساختار
دسته

کلارینت یکی از سازهای بادی قمیشی است که انواع حرفه ای اش معمولاً از چوب سیاه آفریقایی ساخته می شود.

تاریخچه

کلمه کلارینت ممکن است همراه کلمه کلارینته وارد زبان انگلیسی شده باشد. با این حال به نظر می رسد ریشه های حقیقی این کلمه در میان نام های مختلف معتقدند که یوهان کریستوف دنر، کلارینت را در آلمان در حوالی سال 1700 با اضافه کردن قطعه ای به ساز «شالوماو» اختراع کرده است. در طول زمان نیز، کلیدها و صفحه هایی اضافه شدند تا صدا و نواختن ساز را بهبود بخشند.

شکل و ساختار

کلارینت انواع زیادی دارد که روی هم آن ها را «خانواده کلارینت» می خوانند. معمولاً منظور از کلارینت نوع سوپرانوی آن است. کلارینت نشان داد که یک ساز انعطاف در گروه های کنسرت، گروه های نظامی و جاز نیز به همان خوبی به کار می رود.
نوعی کلارینت که توانایی تولید فاصله های موسیقی شرقی را دارد به قره نی معروف است.

klarinet

آموزشگاه موسیقی سلیمی

آموزشگاه موسیقی سلیمی در راستای ارتقای سطح موسیقی در سال ۱۳۶۲ تاسیس و راه اندازی شد.

آمار بازدیدکنندگان

بازدید امروز : 0
بازدید دیروز : 25

تماس با ما

تبریز - فلکه باغ گلستان، پاساژ نانو، طبقه فوقانی بانک صادرات، واحد 102
09387923326
esmaeel.karimpour@yahoo.com
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به آموزشگاه موسیقی استاد سلیمی می باشد.